سایت تفریحی وسرگرمی بست فانی اس ام اس

سایت تفریحی وسرگرمی بست فانی اس ام اس

سایت تفریحی وسرگرمی بست فانی اس ام اس

سایت تفریحی وسرگرمی بست فانی اس ام اس

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۰ مهر ۹۳، ۱۹:۴۳ - امیرحسین افشاری
    ممنون
نویسندگان

داستان جالب وکوتاه کفن دزد

شنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۴۷ ب.ظ

داستان

کفن دزدی در بستر مرگ افتاده بود،پسر خویش را فراخواند

پسر به نزد پدر رفت گفت ای پدر امرت چیست ؟

پدر گفت ،پسرم من تمام عمر به کفن دزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی بدنبالم بود

اکنون که در بستر مرگم و فرشته مرگ را نزدیک حس میکنم

بار این نفرین بیش از پیش بردوشم سنگینی میکند

از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که

خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند. ..

پسر گفت ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازم

پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد.

از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد

با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق می دزدید و چوبی در شکم آن مردگان فرو مینمود

وازآن پس خلایق میگفتند خدا کفن دزد اول را بیامرزد که

فقط میدزدید و چنین بر مردگان ما روا نمیداشت

  • محمدجواد تربتی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی